نینیمون این شلکی میشه

نویسنده مهسا:

✖بچه ها میخوام یه بازی بسازم

یه سایت هست که با وارد کردن اسم و فامیلیه خودتون وهمسریتون میتونید عکس بچهء آیندتون رو ببینید

بازیمون اینه که هرکی که به بازی دعوت میشه ، باید بره به این سایته و عکس نینیه آیندشون رو بزاره تو وبلاگشون

و ۳ نفر دیگه رو به بازی دعوت کنه.......

✖من اسم و فامیله خودم و علی رو زدم

نینیمون این شلکی میشه

دخمله الهی مامان فداش شه

✖و "نازنینه نیما" ، "آتنای بهزاد" ، و "نسرینه علی" رو به این بازی دعوت میکنم

  برای دیدین نینیتون اینجا کلیک کنید:

اما بعضیاشون خیلی زشتناااااااااااااا

نینیه خواهرم خیلی زشت بود

وقتی مامانم دیدش گفت ووووووووووووووووووییییییییییییییی ، چقدر زشتهههههههه ، بابام هم گفت رنگ پوستش به خواهرم رفته

✖از شیطنت های منو بابای ننی بگم.....

مهمترینش این بود که تو ساحل چند بار بغ.لم کردو تو هوا چرخوند

حس میکردم الانه که بخاطر نیروی گریز از مرکز پرت شم (داشتم سانتریفوژ میشدم ) علی رو محکم چسبیده بودمو هم میخندیدم ، هم جیغ میکشیدم

 وقتی از اتوبوس پیاده شدیم یه شیطونی کردم که علی نیم ساعت تو کف بودو چپ چپ نگام میکرد!!

البته از خودش با هزار خواهش و التماس اجازه گرفته بودمااااااا

شیطنت سوممون  رو پله های "بام سبز" بود...........................

تو پارک جمشیدیه گفتیم بریم سمته رودخونه.......

پشت سره یه دختر پسر راه افتادیم که وسط راه  فکر کردن کسی پشت سرشون نیست و.......  ماهم برگشتیم بالا ، صبر کردیم تا برن و دوباره راه افتادیم....

رفتیم کنار رودخونه و چون خلوت بود تا میتونستیم دیوونه بازی در آوردیمو عکسای عجیب غریب گرفتیم 

تو یه عکس هم یهو علی دویید و مثل نوزاد ب غ ل م کرد!!! اولش فکر کردم جفتمون میوفتیمو ترسیدم اما بعد که دیدم جام امنه خیلی خوشم اومد ، عکسش هم خوشگل شد

اوه اوه تصمیم گرفتیم تو اونهمه برف بریم بالا ، همون جای قبلی و هییییییییییچ رد پایی نبود(یعنی کسی قبل از ما نرفته بود) از یه مسیر بسییییاااااااااااار خطرناک رفتیم همونجا و کلی خوش گذشت

تو راه هم دست همو گرفته بودیمو علی داشت هی شیطونی میکردو من غر میزدم نکن میوفتی میوفتی که یهو  "بوم!"  خوردم زمین

علی یک ساعت بعدش هم وقتی یادش میومد بهم میخندید که قیافت عینه بچه ها شده بود

یه بار دیگه هم داشتم میوفتادم که آقامون گرفتمون و نجاتمون داد

سینمارو بگمممممممممممم

اولا که مثل بچه های خوب رفتیم نشستیم یه جا که کاملا تو دید همه بودیم

بعدش برخلافه همهء دختر پسرا فاصلهء ایمنی رو رعایت کرده بودیمو من هی غر میزدم اینا چه بی ادبن!! اینا سنشون خیلی کمه چه معنی میده دوس پسر داشته باشت اه اه اه.....

نکتهء جالبش اینه که تماااااااااام مدت تو سیما منو علی یواشکی میر.قصیدیم!!!

تا یه آهنگ شاد پخش میشد ، حالا قر نده ، کی قر بده!!

✖و دیگه.... حلقه ام که تو گردن علی بود ، افتاد و گم شد...

✖کاغذی که رفتم کلاس رو جا گذاشتم و هنوز نتونستم بگیرم....

مشکلاتمون فکر کنم رو به حل شدنه و خونوادهامون مخصوصا خونوادهء علی خیلی کوتاه اومدن....

جنجالیه جنجالی.... خداییش قبول ندارید عشقه منو علی خیلی جنجالیه؟

هر روز یه جریان جدید پیش میاد......

اصلا این آهنگ رو واسه منو علی ساختن!

کماکان علی فرشتهء مهربونمه و کم کم دنیا داره بهشت میشه.....

 ✖ بهار تو راه... چه هوای خوبی شده! نمیدونم چرا امسال برخلاف همیشه از خونه تکونی خوشم میاد

 ✖راستی دوست جون مهربونم ازت ممنونم بدون اینکه ازت بخوایم رفتی و تو مسابقهء بهترین وبلاگ به ما رای دادی ، جدی خوشحالمون کردی

جیگیلیه ی من

نویسنده: علی

سلاااام مهسا جیگیلی

چه طوری فیکیلی؟

هـ هـ هـ هـ  دوس دارم خانومیمو اینزولی صدا کنم خنده داره؟

امروز تا می تونستم به مغازه کامپیوتریه فش دادم

البته تو دلم ها

صبح زود رفتم به خاطره مهسایی سی دی فتوشاپ بگیرم آخه خواهرم اینا ندارن

وقتی که میام خونه میبینم کرکش نیست!!

چقد هم به مغازه داره تاکیید کردم که با کرک باشه ها

گفت آره عزیز جان مطمن باش توی خود سی دیه

حالا که میام خونه میبینم نداره

الان هم دوباره دارم میرم پسش بدم

از تجریش تا پارک وی هم یه ترافیک خفنیه اصلا ماشین تکون نمی خوره

مجبورم دوباره برم دیه

مهسایی یه چیزی بخواد و آقایی انجام نده؟!

واویلاااا وا مصیبتا

دوباره یه شعر دیگه آماده کردم واسه مهسا جونم

خوب چیکار کنم دوست دارم واسه مهسام بزارم

۱

۲

۳

 

همه ی دنیا ی من نگاه مهسا

میشینم یه عمری چشم به راه مهسا

منو می رسونه تا شبای رویا

چهره قشنگ مثل ماه مهسا

دلم آروم نداره بی قراره

گریه ی هر شبم بی اختیاره

گل مهسا همه ی دارو ندارم

غیر مهسا کسی رو دوست ندارم

نگاه کن تو چشام مهسا

عزیز رویاهام مهسا

پس کی مال من میشی؟

من تو رو می خوام مهسا

دوست دارم زندگیمو براش بزارم

آسمونمو براش هدیه بیارم

میشینم هر شبو هر شب سر راهش

تا چشام بیفته تو چشمه سیاهش

نویسنده: مهسا

تقدیم به کسی ، که اول عاشقش شدم ، بعد دیدمش....

نابينا به ماه گفت : دوستت دارم . ماه گفت : چه طوري ؟ تو که نمي بيني . نابينا گفت : چون نمي بينمت دوستت دارم . ماه گفت : چرا ؟
نابينا گفت : اگر مي ديدمت عاشق زيباييت مي شدم ولي حالا که نمي بينمت عاشق خودت
هستم

می نویسم از تو !از توای شادترین ،ای تازه ترین نغمه ی عشق...
تو که سرسبزترین منظره ای ،تو که سرشارترین عاطفه را نزد تو پیدا کردم
و تو که سنگ صبورم گشتی در تمام لحظاتی که خدا شاهد غصه و اندوه من است 
به تو میبالم واز تو می گیرم هر چه انگیزه درونم دارم.
روزهامیگذرد! عشق ماروبه خدایی شدن است رو به برترشدن ازهرحسی که دراین عالم خاکی پیداست
دوستت می دارم از همین نقطه ی خاکی...تا عرش
دوستت میدارم از زمین تا به خدا
دوستت میدارم مهربانم ، به خدا
 
 
ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشم
 چند وقتی است که هر شب به تو می اندیشم
به تو آری ، به همان منظر دور
 به همان سبز صمیمی ، به همان باغ بلور
 یک نفر ساده ، چنان ساده که از سادگیش
 می توان یک شَبه پی برد به دلدادگیش
 یک نفر سبز ، چنان سبز که از سبزی او
 می توان پل زد از احساس خدا تا دل خویش
 شبحی چند شب است آفت جانم شده است
 اول اسم کسی ورد زبانم شده است
 در من انگار کسی در پی انکار من است
 یک نفر مثل خودم عاشق دیدار من است
 آی ای بی رنگ تر از آینه ، یک لحظه بایست
 راستی آن شبح هر شبه تصویر تو نیست
حتم دارم که تویی آن شبح آینه پوش
عاشقی جرم قشنگی است به انکار مکوشhttp://eshghamm.blogfa.com/

...